English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (1880 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zoom U با صدای وزوز حرکت کردن
zoomed U با صدای وزوز حرکت کردن
zooms U با صدای وزوز حرکت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whir U صدای وزوز
grid hum U صدای وزوز شبکه
plodding U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodded U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plod U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods U اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
buzz U وزوز کردن
buzzed U وزوز کردن
bole U وزوز کردن
hums U وزوز کردن
hummed U وزوز کردن
bombinate U وزوز کردن
buzzes U وزوز کردن
buzzing U وزوز کردن
bumbles U وزوز کردن
bumb U وزوز کردن
hum U وزوز کردن
bumble U وزوز کردن
bumbled U وزوز کردن
zooms U وزوز بسرعت ترقی کردن یا بالارفتن
zoom U وزوز بسرعت ترقی کردن یا بالارفتن
zoomed U وزوز بسرعت ترقی کردن یا بالارفتن
droned U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
droning U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
distortion U تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه
drone U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
drones U وزوز کردن یکنواخت سخن گفتن
distortions U تق تق صدا دادن وزوز کردن دستگاه
chortle U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortling U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortles U صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
twanging U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twang U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs U صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
drones U وزوز
hummed U وزوز
droning U وزوز
drone U وزوز
fizzle U وزوز
zippy U پر از وزوز
hum U وزوز
droned U وزوز
hums U وزوز
intercarrier buzz U وزوز مخلوط
buzzing U وزوز ورور
buzz U وزوز ورور
buzzes U وزوز ورور
buzzed U وزوز ورور
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
honking U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honked U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks U صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony U صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
voicing U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesisers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voices U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging U صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voice U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizers U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesizer U وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
contraltos U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contralto U زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
monophthong U صدای ساده وتنها صدای بسیط
phut U تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
swishing U صدای فش فش کردن
swishes U صدای فش فش کردن
swished U صدای فش فش کردن
swish U صدای فش فش کردن
swoosh U صدای خش خش کردن
crepitate U صدای خش خش کردن
plink U صدای دق دق کردن
to blate U مع مع کردن [صدای بز]
skirl U صدای زیر صدای نی انبان
whooshes U صدای صفیرایجاد کردن
bleat U صدای بزغاله کردن
turn down <idiom> U کم کردن صدای بلند
bellow U صدای گاو کردن
sizzled U صدای هیس کردن
bellowed U صدای گاو کردن
sizzling U صدای هیس کردن
bellowed U صدای غرش کردن
sizzles U صدای هیس کردن
bellowing U صدای غرش کردن
pings U صدای غژایجاد کردن
whooshing U صدای صفیرایجاد کردن
bleated U صدای بزغاله کردن
bleating U صدای بزغاله کردن
whooshed U صدای صفیرایجاد کردن
chirr U صدای ملخ کردن
keck U صدای قی کردن دراوردن
bleats U صدای بزغاله کردن
gee U صدای هی و هین کردن
whoosh U صدای صفیرایجاد کردن
bellowing U صدای گاو کردن
sizzle U صدای هیس کردن
pinging U صدای غژایجاد کردن
pinged U صدای غژایجاد کردن
ping U صدای غژایجاد کردن
bellow U صدای غرش کردن
screeck U صدای گوشخراش ایجاد کردن
bellowed U صدای شبیه نعره کردن
bellow U صدای شبیه نعره کردن
bellowing U صدای شبیه نعره کردن
squeak U با صدای جیغ صحبت کردن
squeaks U با صدای جیغ صحبت کردن
squeaked U با صدای جیغ صحبت کردن
stridulate U تولید صدای گوشخراش کردن
vociferate U با صدای بلند ادا کردن
squeaking U با صدای جیغ صحبت کردن
screak U صدای گوشخراش ایجاد کردن
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
snuffling U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
diphthongize U تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
snuffles U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
distort U صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
snuffled U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
distorts U صدای نامفهوم از بی سیم بی قواره کردن
snuffle U زهد فروشی کردن صدای خس خس بینی
squish U صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
whish U : صدای حرف "سین " ایجاد کردن
plash U صدای چلپ چلوپ ایجاد کردن
quack U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
crackled U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
booing U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
boh U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
boo U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
booed U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
To speak in a low voice. U آهسته صحبت کردن ( با صدای کوتاه ،یواش )
crackles U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
snap U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapping U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
snapped U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
boos U صدای گاو یا جغد کردن افهار تنفر
quacks U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacking U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
snaps U شکستن صدای شلاق با سرعت عمل کردن
plegaphonia U گوش کردن صدای سینه هنگام دق خشکنای
crackle U صدای انفجار وشکستگی تولید کردن شکستن
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
creaking U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creaked U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
creak U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
microphonics U انعکاس صدای کار کردن ماشین الات در میکروفن
creaks U غژغژ کردن صدای لولای روغن نخورده جیرجیرکفش
to blast something U با صدای خیلی بلند بازی کردن [آلت موسیقی]
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
lumbered U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumbering U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
lumbers U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
lumber U چوب بری کردن سنگین حرکت کردن
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
poop U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
poops U قسمت بلند عقب کشتی صدای بوق ایجاد کردن
riprap U سنگچینی بی ترتیب صدای وزش باد تند سنگریزی کردن
Susurrus U صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
loiter U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitered U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loiters U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
loitering U معطل کردن باتنبلی حرکت کردن
moved U حرکت کردن
Recent search history Forum search
1Potential
1tink and grow rich
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com